جدول جو
جدول جو

معنی پتک چال - جستجوی لغت در جدول جو

پتک چال
گودی پشت گردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پتک دار
تصویر پتک دار
آهنگر، آنکه پیشه اش ساختن آلات و ادوات آهنی است، پیشه وری که آهن را در کوره سرخ می کند و از آن آلات و ادوات آهنی می سازد، نهامی، نهامین
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
دهی است جزء دهستان الموت بخش معلم کلایه شهرستان قزوین، واقع در دوازده هزارگزی شمال معلم کلایه و پنجاه و پنج هزارگزی راه شوسه. محصول آن غلات و بن شن. شغل اهالی زراعت. از بناهای قدیمی این ناحیه امامزاده ای است بنام سپهسالار قدیمی است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(نَ مَ دَ رِ)
دهی است از دهستان ززوماهرو از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که 350 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات، محصولش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل، دارای 430 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده اش برنج و غله است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پا چال
تصویر پا چال
گودال
فرهنگ لغت هوشیار
آس، برگ برنده، ورق برنده، برجسته، ممتاز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
روستایی در هزارجریب
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان گلیجان قشلاقی تنکابن، جایی که در آن کوره.، معدن آهک
فرهنگ گویش مازندرانی
محلی که گیاه آقطی در آن تبدیل به کود می شده است
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع لفور قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
دستگاه بافندگی
فرهنگ گویش مازندرانی